![]() |
پرسش:آيه شريفه الله لا اله الا هو الحي القيوم بيانگر کداميک از مراتب توحيد است؟
پاسخ:
این آیه ی شریفه تمام مراتب توحید را در خود جمع نموده است. «الله » اشاره است به توحید اسمائی ، چرا که الله جامع جمیع اسماء الهی بوده ، همه ی کمالات اسمائی را به نحو وحدت داراست. توحید اسمائی آن است که تمام اسماء حقّ تعالی ، همگی در حقیقت عین یکدیگر و عین ذات می باشند. « لا اله الّا هو » اشاره است به توحید عبادی ؛ به این معنا که جز او شأنیّت حمد و تقدیس و پرستش را ندارد. حمد و تقدیس و پرستش همواره متعلّق کمال است ، و کمال محض کسی جز الله نیست.
« هو » اشاره است به توحید ذات ؛ چرا که ضمیر هو در موجودی به کار می رود که وجودش یقینی ولی هویّتش مجهول است ؛ و تنها ذات خداست که وجودش یقینی می باشد ولی کسی را به درک کنهش راه نیست. « اللهُ لا اله الا هو » اشاره است به اینکه او در عین ظاهر بودن ، باطن است ؛ چون الله اسم ظاهر است و هو باطن آن ظهور است. نیز اشاره است به اینکه او در عین بساطت و وحدت ذات ، جامع جمیع کمالات اسمائی می باشد ؛ و کثرت مفهومی اسماء ، موجب راهیابی کثرت در ذات او نمی شود.
واژه ی «الحیّ » اشاره است به توحید صفاتی ؛ چرا که تمام صفات ذات خدا در حقیقت از حیات او ناشی می شوند. پس تمام اوصاف ذات خدا ، در حقیقت عین یکدیگر و همگی عین حیات و حیات او نیز عین ذات اوست.
لفظ « القیّوم » نیز دلالت دارد بر توحید در خالقیّت و توحید افعالی و توحید در استعانت . قیّوم یعنی موجودی که قوام موجودات عالم به اوست و بی او هیچ موجودی نیز نمی تواند وجود داشته باشد. پس چون او تنها قیّوم بالذّات است ، لذا او تنها خالق موجودات می باشد ؛ و تنها فاعل حقیقی و بالذّات اوست . همچنین از آنجا که افعال موجودات نیز از جمله ی مخلوقاتند ؛ پس تمام افعال مخلوقات نیز به نحو طولی از اوست. بنا بر این تا او نخواهد فعلی از کسی صادر نمی شود ؛ پس جز از او نباید امید یاری و استعانت داشت و جز او را نباید مؤثّر حقیقی دانست.
کلّ این عبارت (الله لا اله الا هو الحي القيوم )نیز بیان می کند که تمام مراتب توحید ، در حقیقت یک حقیقت واحده می باشند ؛ لذا ذات باری تعالی در توحید خود نیز واحد بوده ، منزّه از آن است که توحید او حقیقتاً مراتب و اقسام داشته باشد. پس همانگونه که اسماء و صفات او در مفهوم کثیرند ولی در حقیقت یکی و عین ذات می باشند ، مراتب و اقسام توحید او نیز در مفهوم و به اعتبار بشر کثیرند ، ولی در حقیقت یکی بیش نیستند ؛ یعنی یک توحید است که به اعتبارات مختلف ، اسامی گوناگون یافته است.
نظرات شما عزیزان:

